اووژنز
اووژنز
دستگاه هورمونی زن
دستگاه هورمونی زن، همچون دستگاه هورمونی مرد، شامل سه سلسله مراتب هورمونی به شرح زیر است:
1- یک هورمون آزاد کننده هیپوتالاموسی به نان هورمون آزادکننده گنادوتروپین (GnRH)
2- هورمونهای جنسی هیپوفیز قدامی، یعنی هورمون محرک فولیکولی (FSH) و هورمون زردساز (LH)، که هر دو در پاسخ به GnRH هیپوتالاموسی ترشح میشوند
3- هورمونهای محرک تخمدانی استروژن و پروژسترون، که از تخمدانها در پاسخ به دو هورمون جنسی زنانه مربوط به هیپوفیز قدامی ترشح میشوند
این هورمونهای مختلف در طول چرخه جنسی ماهانه زن به مقدار ثابت ترشح نمیشوند، بلکه طی قسمتهای مختلف چرخه با میزان هی شدیدا متفاوت ترشح میگردند. مقدار GnRH ترشحی از هیپوتالاموس در طول چرخه جنسی ماهانه نوسان بسیار بسیار کمتری دارد. GnRH مانند مردان به صورت ضربانات کوتاه به طور متوسط هر 90 دقیقه یکبار ترشح میشود.
چرخه ماهانه تخمدان، عملکرد هورمونهای گنادوتروپیک
سالهابی طبیعی تولید مثل زن با تغییرات ریتمیک ماهانه میزان ترشح هورمونهای زنانه و تغییرات فیزیکی متناظر در تخمدانها و سایر اندامهای جنسی مشخص میشوند. به این طرح ریتمیک، چرخه جنسی ماهانه زن (یا به طور عامیانهتر چرخه قاعدگی) میگویند. متوسط زمان چرخه 28 روز است، ولی این زمان حتی در برخی زنان میتواند از حداقل 20 روز تا حداکثر 45 روز متغیر باشد، البته طول غیرطبیعی چرخه غالبا لا کاهش باروری همراه است.
چرخه جنسی زن دو نتیجه چشمگیر دارد. اولا در حالت طبیعی در هر ماه تنها یک تخمک از تخمدانها آزاد میشود، به طوریکه در هر زمان تنها یک جنینی میتواند شروع به رشد کند. ثانیا اندوختر رحم در زمان مورد نیاز هر ماه برای کاشت تخمک لقاحیافته مهیا میگردد.
هورمونهای گنادوتروپیک و اثرات آنها بر تخمدانها
تغییرات هورمونی در طول چرخه جنسی کاملا به هورمونهای گنادوتروپیک FSH و LH ترشح شده از هیپوفیز قدامی وابستهاند. تخمدانها در غیاب این هورمونها غیرفعال میمانند، و این امر درمورد دوران کودکی که تقریبا هیچ هورمون گنادوتروپیکی ترشح نمیشود صدق میکند. هیپوفیز در سن 9 تا 12 سالگی ترشح فزاینده FSH و LH میکندف و این ترشح با شروع چرخههای جنسی طبیعی ماهانه بین 11 تا 15 سالگی به اوج خود میرسد. به این دوره تغییر بلوغ میگویند و نخستین چرخه قاعدگی را منارک مینامند. FSH و LH هر دو گیکوپروتئینهایی با وزن مولکولی حدود 30000 هستند.
طی هر چرخه جنسی ماهانه زن، FSH و LH به طور چرخهای زیاد و کم میشوند. این تغییرات چرخهای به نوبه خود باعث تغییرات چرخهای تخمدانها میگردند.
هم FSH و هم LH با اتصال به گیرنده های اختصاصی خود برروی غشاهای سلولی، سلولهای تخمدانی هدف را تحریک میکنند. گیرندههای فعالشده، هم میزان ترشح از این سلولها و هم رشد و تزاید آنها را افزایش میدهند. تقریبا همه این اثرات تحریکی ناشی از فعال شدن سیستم پیک ثانویه cAMP در سیتوپلاسم سلول است که باعث ساخت پروتئین کیناز و سپس فسفریلاسیونهای متعدد آنزیمهای کلیدید محرک ساخت هورمونهای جنسی میشود.
رشد فولیکول تخمدان- فاز فولیکولی چرخه تخمدانی
هنگام تولد نوزاد دختر، هر یک از تخمدانها تحت محاصره یک لایه منفردی از سلولهای گانولوزاست و به هر تخمک به همراه پوشش سلولهای گرانولوزایش فولیکول بدوی میگویند. معتقدند که سلولهای گرانولوزا عناصر غذایی تخمک را در تمام طول عمر فراهم میسازند و یک فاکتور بازدارنده بلوغ اووسیت ترشح میکنند که تخمک را در وضعیت بدوی خود نگه میدارد و آن را در تمام طول این مدت در مرحله پروفاز تقسیم میوز معلق میدارد. آنگاه پس از بلوغ که غده هیپوفیز قدامی شروع به ترشح چشمگیر FSH و LH میکند، تخمدانها به همراه برخی از فولیکولهای درونشان شروع به رشد مینمایند.
نخستین مرحله از رشد فولیکولی، بزرگ شدن متوسط خود تخمک است که طی آن قطر تخمک به 2 تا 3 برابر میرسد. سپس لایههای بیشتری از سلولها گرانولوزا در برخی از فولیکولها رشد میکنند، این فولیکولها را فولیکول اولیه مینامند.
ایجاد فولیکولهای حفرهای و وزیکولی. غلظت FSH و LH ترشحی از هیپوفیز قدامی طی روزهای نخست چرخه جنسی زن به مقدار کم تا متوسط افزایش مییابد، البته افزایش FSH اندکی بیشتر از افزایش LH و چند روز زودتر از آن است. این هورمونها به ویژه FSH باعث تسریع رشد 6 تا 12 فولیکول اولیه در ماه میشوند. اولین اثر آنها تکثیر سریع سلولهای گرانولوزاست که باعث پیدایش تعداد زیادی لایه دیگر سلول گرانولوزا میشود. به علاوه، تعداد زیادی سلول دوکی مشتق از میانبافت تخمدان هم در چند لایه پیرامون سلولهای گرانولوزا جمع میشوند و گروه جدیدی از سلولهای موسوم به تک را میسازند. تک به دو زیر لایه تقسیم میشود: سلولهای تک داخلی خصوصیات اپیتلیوییدها مشابه خصوصیات سلولهای گرانولوزا مییابند و قادر به ترشح هورمونهای استروییدی جنسی (استروژن و پرژسترون) میگردند. لایه بیرونی یعنی تک خارجی به صورت کپسولی پرعروق از بافت همبند درمیآید که کپسول فولیکول در حال تکامل را تشکیل میدهد.
پس از فاز اولیه تکثیری رشد که چند روز طول میکشد، توده سلولهای گرانولولزا نوعی مایع فولیکولی ترشح میکند که حاوی غلظت بالایی از استروژن، یعنی یکی از هورمونهای جنسی مهم زن، میباشد. تجمع این مایع باعث ظاهر شدن یک حفره درون توده سلولهای گرانولوزا میشود.
رشد آغازین فولیکول اولیه تا مرحله حفرهای عمدتا تحت تأثیر FSH به تنهایی صورت میگیرد سپس رشد فولیکولهای حفرهای به سرعت افزایش مییابد که منجر به پیدایش فولیکولهای بزرگتر موسوم به فولیکولهای وزیکولی میشود. این رشد سریع ناشی از عوامل زیر است: (1) استروژن به درون فولیکول ترشح میگردد و سلولهای گرانولوزا را وادار به ساخت تعداد بیشتری گیرنده FSH میکند، این امر باعث فیدبک مثبت میشود زیرا سلولهای گرانولوزا را نسبت به FSH حساستر از قبل میسازد. (2) FSH هیپوفیزی و استروژنها با کمک یکدیگر تعداد گیرندههای LH را هم بر روی سلولهای اولیه گران.ل.زا افزایش میدهند بدین ترتیب اجازه میدهند تا سلولهای مزبور علاوه بر FSH با LH نیز تحریک شوند و ترشح فولیکولی سرسعتر افزایش یابد. (3) ترشح فزاینده استروژن از فولیکول و LH زیاد مترشحه از هیپوفیز قدامی با همکاری یکدیگر باعث تکثیر سلولهای تک فولیکول و نیز افزایش ترشح آنها میشوند.
به محض شروع به رشد فولیکول های حفرهای، ادامه رشد آنها تقریبا انفجاری است. قطر خود تخمک هم 3 تا 4 برابر دیگر افزایش مییابد، به طوری که مجموع افزایش قطر آن نسبت به آغاز تا 10 برابر میرسد، یعنی 1000 برابر افزایش وزن. همچنانکه فولیکول بزرگ میشود، خود تخمک در تودهای از سلولهای گرانولوزا واقع در یک قطب فولیکول مدفون میماند.
هر ماه فقط یک فولیکول کاملا بالغ میشود و بقیه دچار آترزی میگردند. یکی از فولیکولها پس از یک هفته یا بیشتر از شروع رشد (ولی پیش ار تخمکگذاری) به تدریج بیش از بقیه رشد میکند، 5 تا 11 فولیکول در حال تکامل دیگر شروع به پسرفت میکنند (روندی موسوم به آترزی) که به آنها آترتیک میگویند. علت آترزی معلوم نیست ، ولی گمان میرود که چنینی باشد: فولیکولی که سربعتر از بقیه رشد میکند، مقدار زیادی استروژن ترشح میکند که با تأثیر بر هیپوتالاموس مانع از افزایش بیشتر ترشح FSH از هیپوفیز قدامی میگردد. معتقدند بدین ترتیب از ادامه رشد فولیکولهای کمتر تکاملیافته جلوگیری میشود. پس بزرگترین فولیکول به علت اثرات فیدبک مثبت درونزادش به رشد خود ادامه میدهد و در همان زمان تمام فولیکولهای دیگر از رشد باز میایستند و حتی پسرفت میکنند.
روند آترزی از آن جهت مهم است که اجازه میدهد در هر ماه تنها یکی از فولیکولها به حد کافی برای تخمکگذاری رشد کند، بدین ترتیب از تکامل بیشتر از یک بچه در هر بارداری معمولا جلوگیری میشود. این فولیکول واحد در زمان تخمکگذاری به قطر 1 تا 5/1 سانتیمتر که به آن فولیکول بالغ میگویند.
تخمک گذاری
در زنی که چرخه جنسی طبیعی 28 روزه دارد، تخمکگذاری 14 روز پس از شروع قاعدگی اتفاق میافتد، جدا خارجی برجسته فولیکول مدت کوتاهی پیش از تخمکگذاری به سرعت متورم میشود و ناحیه کوچکی به نام استیگما در مرکز کپسول فولیکول برجسته میگردد. مایع فولیکولی ظرف حدود 30 دقیقه از استیگما به بیرون میتراود. حدود 2 دقیقه بعد همزمان با کوچکتر شدن فولیکول به علت از دست دادن مایع، استیگما پارگی وسیع میشود و مایع چسبناکتری که قسمت مرکزی فولیکول را اشغال کرده بود به بیرون تخلیه میگردد. این مایع چسبناک حامل تخمک است که به وسیله چند هزار سلول کوچک گرانولوزا موسوم به هاله شعاعی احاطه شده است.
جهش LH برای تخمکگذاری لازم است. LH برای رشد نهایی فولیکول وتخمکگذاری لازم است. در غیاب این هورمون حتی اگر مقدار زیادی FSH موجود باشد، فولیکول وارد مرحله تخمکگذاری نخواهد شد.
حدود 2 روز پیش از تخمکگذاریبه دلایل نیمه معلوم، میزان ترشح LH از غده هیپوفیز قدامی به شدت افزایش مییابد و به 6 تا 10 برابر میرسد.حداکثر ترشح LH حدود 16 ساعت پیش از تخمکگذاری است. همزمان FSH هم حدود 2 تا 3 برابر زیاد میشود و با اثر همافزا با LH، باعث تورم سریع فولیکول در واپسین روزهای پیش از تخمکگذاری میشود. LH اثر خاصی هم بر سلولهای گرانولوزا و تک دارد که باعث میشود آنها عمدتا پروژسترون ترشح کنند. لذا میزان ترشح استروژن حدودا 1 روز پیش از تخمکگذاری شروع به کاهش میکند و همزمان ترشح فزاینده پروژسترون شروع میشود.
تخمکگذاری در محیطی با خصوصیات زیر رخ میدهد: (1) رشد سریع فولیکول (2) کاهش ترشح استروژن پس از یک فاز طولانی ترشح زیاد آن (3) شروع ترشح پروژسترون بدون جهش پیش از تخمکگذاری LH اتفاق نمیافتد.
شروع تخمکگذاری
ظرف چند روز 2 واقعه رخ میدهد که هر دو باری تخمکگذاری ضروری هستند: (1) تک خارجی (کپسول فولیکول) شروع به آزادسازی آنزیمهای پروتئولیتیک از لیزوزومها میکند که باعث حل شدن جدار کپسول و در نتیجه تضعیف جدار میگردد، حاصل آن تورم بیشتر کل فولیکول و دژنرسانس استیگما است. (2) همزمان عروق خونی جدید به سرعت به درون جدار فولیکول رشد میکنند و در همان زمان پروستاگلاندینها (هورمونهای موضعی متسعکننده عروق) به درون بافتهای فولیکولی ترشح میشوند. این دو اثر به نوبه خود موجب ترانسوداسیون پلاسما به درون فولیکول میگردند که آ« نیز به تورم فولیکول کمک میکند. نهایتا تورم فولیکول به همراه دژنرسانس استیگما سبب پارگی فولیکول و خروج تخمک میشود.
جسم زود- فاز لوتئال چرخه تخمدانی
طی ساعات نخست پس از خروج تخمک از فولیکول، سلولهای باقیمانده گرانولوزا و تک داخلی به سرعت به شکل سلولهای لوتئینی در میآیند. قطر آنها دو برابر یا بیشتر میشود و درون آنها پر از انکلوزیونهای لیپیدی میگردد که ظاهری مایل به زرد به آنها میدهد. این روند را لوتئینیزاسیون (تولید جسم زرد) میگویند و مجموعه تمام سلولها را جسم زرد مینامند. عروق خونی فراوانی هم به درون جسم زرد رشد میکنند.
سلولهای گرانولوزای جسم زرد شبکههای گسترده اندوپلاسمی صاف میسازند که مقدار زیادی هورومون جنسی زنانه استروژن و به ویژه پروژسترون تولید میکنند. سلولهای تک بیشتر به ساخت آندروژنهای آندروستندیون و تستوسترون میپردازند تا تولید هورومونهای جنسی زنانه. البته سلولهای گرانولوزا بعدا بیشتر آنها را به هورمونهای زنانه تبدیل میکنند.
جسم زرد در زنان طبیعی پس از 8-7 روز از تخمکگذاری به حداکثر قطر خود یعنی 5/1 سانتیمتر میرسد. سپس جسم زرد شروع به پسرفت میکند و در نهایت عملکرد ترشحی و نیز خصوصیت لیپیدی و زردی خود را پس از حدود 12 روز از گذشت تخمکگذاری از دست میدهد و به صورت جسم سفید درمیآید، طی هفتههای آینده بافت همبند جایگزین جسم سفید میشود که آن هم طی چند ماه جذب میگردد.
عملکرد زردکننده LH. تغییر سلولهای گرانولوزا و تک داخلی به سلولهای لوتئینی عمدتا به LH ترشح شده از غده هیپوفیز قدامی وابسته است، در واقع نام زردساز LH از همین عمل زردکننده گرفته شده است. برای لوتئینیزاسیون سلولهای گرانولوزا لازم است تخمک هم از فولیکولها خارج شود. به نظر میرسد که هورمونهای موضعی کشفنشدهای موسوم به فاکتور بازدارنده لوتئینیزاسیون در مایع فولیکولی وجود دارد که روند لوتئینیزاسیون را تا پس از تخمکگذاری تحت کنترل خود نگه میدارد.
ترشح از جسم زرد:کار دیگر LH. جسم زرد یک عضو بسیار ترشحی است که مقدار زیادی پروژسترون و استروژن ترشح میکند. به محض آنکه LH (عمدتا LH ترشح شده در جریان جهش زمان تخمکگذاری) با اثر بر سلولهای گرانولوزا و تک داخلی باعث لوتئینیزاسیون شود. ظاهرا سلولهای تازه ساز لوتئینی برای گذرا از یک رشته مراحل از پیش تعیین شده برنامهریزی میگردند: (1)تکثیر (2)اتساع (3)ترشح و در نهایت (4)دژنرسانس. تمام این مراحل حدود 12 روز طول میکشد.
پسرفت جسم زرد و شروع چرخه بعدی تخمدانی. پروژسترون و به خصوص استروژنی که در جریان فاز لوتئال چرخه تخمدانی از جسم زرد ترشح میشوند، اثرات فیدبک قدرتمندی در پایین میزان ترشح هر دو هورمون FSH و LH از غده هیپوفیز قدامی است.
به علاوه، سلولهای لوتئینی کمی هورمون اینهیبین ترشح میکنند، که همچون اینهیبین ترشح شده از غده هیپوفیز قدامی، به ویژه ترشح FSH را مهار میکند. در نتیجه غلظت خونی FSH و LH هر دو کاهش مییابد و نبود این هورمونها باعث دژنرسانس کامل جسم زرد می شود که به آن پسرفت جسم زرد میگویند.
پسرفت نهایی تقریبا در دوازدهمین روز عمر جسم زرد یعنی حدود 26 روز از چرخه جنسی زن اتفاق میافتد که 2 روز پیش از شروع قاعدگی است. اینک توقف ناگهانی ترشح استروژن و پروژسترون و اینهیبین از جسم زرد، مهار فیدبکی را از غده هیپوفیز قدامی برمیدارد و مجداد به آن اجازه میدهد شروع به ترشح فزاینده FSH و LH نماید. FSH و LH رشد فولیکولهای تازهای را برای شروع یک چرخه جدید تخمدانی آغاز میکنند. در این زمان، کمبود ترشح استروژن و پروژسترون منجر به خونریزی قاعدگی در رحم میشود.